کد مطلب:150289 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:249

کربلا و گذر از برق اسلحه ها
در مسئله كربلا هم صحبت از اینجا شروع می شود: «انسانی كه از برق اسلحه ها نگذرد سایه سیاه ترس، او را در شرایطی قرار می دهد كه نمی تواند انتخاب كند»، نه اینكه انتخاب می كند ولی انتخابش عملی نمی شود. كربلا قدرت گذر از سایه ترس را به انسانی می دهد، وقتی كه مقتدای شما، امام حسین علیه السلام شد، یعنی وقتی به این مقام رسیدید كه نظر به او كنید و بگویید «و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتكم» یعنی من به ملاقات وجود شما آمده ام و طلب تماس با مقام شما را دارم، خدا من را از ادامه تماس با مقام معنوی شما محروم ننماید. در واقع حضرت را به عنوان امام خود انتخاب كرده اید. آنگاه عهد انسان شیعه با امامش، وارد شدن در دنیای گذر از ترس است. اگر ما در صحنه كربلا بودیم چه می كردیم؟ وقتی روی این سؤال عمیق شویم ممكن است بسیار مسئله دار شویم كه آیا ما تاب ماندن كنار امام را داشتیم؟ آیا صرف اینكه می خواستیم در كنار امام باشیم كافی بود كه مثل بقیه اصحاب امام عمل كنیم؟ می خواهم بگویم: آری، شما وقتی جرأت انتخاب را در آن شرایط كردید، دیگر بقیه راه را خود تصرفات امام حل می كند.

در نهضت حسینی حكمت و بصیرت نهفته است و یك تن یك فرهنگ است و هم چیز، و در طرف مقابل چهل هزار تن هیچ اند، هیچ. این قصه ی همه تاریخ است و همین بینش است كه توان رویارویی را به ملتها خواهد داد، و به عنوان مثال شما دیدید كه امام خمینی (ره) توانست در این دنیا درست بماند. شما یك رهبر غیر حسینی در طول تاریخ به من نشان بدهید كه توانسته باشد درست بماند، چرا كه جو رعب اسلحه های مدرنیته اینها را به ركوع و سجود در مقابل قدرت دنیا كشانده است.


از این مسئله غفلت نكنیم كه آن كه اسلحه ی بیشتری دارد زودتر از طریق انبوه اسلحه هایش به سوی مرگ می رود - كه این خود بحث مفصلی است - به قول یك دانشمند سوئدی «از روزی كه اسلحه های مخوف ساختیم، امنیت خودمان را از دست دادیم، اسلحه های بیشتر ساختیم تا اسلحه های مخوف را خنثی كنیم، خود قربانی اسلحه ها شدیم» و در عمق كربلا این قاعده را می توانی ببینی.

در حكمت حسینی یك جان در مقابل جانها نیست تا ترس، جایگزین هر انتخاب منطقی شود. آیا می شود شما یك نفر باشید و چهل هزار نفر شما را تهدید به مرگ كنند و بتوانید انتخاب برین را عملی كنید؟ مگر در طول تاریخ چنین چیزی به غیر از مكتب حسینی عملی شده است؟ شما قهرمان سازی های دروغین تاریخ را واقعیت ندانید، اگر سایه های اسلحه ها با حكمت حسینی بی مقدار نشوند، اسلحه ها حكومت می كنند. در حكمت حسینی یك جان نیست در مقابل جانها، تا ترس، جایگزین هر انتخاب منطقی شود، بلكه هر انسانی خودش را ادامه ی سلسله ی حكمت حسین می بیند و لذا می تواند انتخاب منطقی بكند. تعبیرمن همیشه این بوده است كه امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری هدیه خدا هستند، چرا كه توانسته اند با حكمت حسینی سایه ترس اسلحه ها را به هیچ بگیرند. حكمت حسینی است كه توانسته است از زمین و زمان و گوشت و استخوان بگذرد تا ماورای همه اینها، انسان را از پوچی برهاند و در این حال ترس محو می شود و برق اسلحه های از دور به نمایش درآمده دیگر نمی تواند حكومت بكند، بلكه مجبورند نزدیك بشوند در حالی كه تا دور بودند رعب ایجاد می كردند و در كربلا نتوانستند از دور رعب ایجاد كنند و حسین علیه السلام را به زانو درآوردند.